۱۳۹۰ مهر ۲۴, یکشنبه

من موكوتاه خوشحال

مي‌داني، هركسي موهايش را كوتاه نمي‌كند. حالا نه كه بگويم كوتاه كردن موهاي بلند در حد از ته زدن شجاعت مي‌خواهد، اما در كوتاه كردن موها هميشه رهايي و جسارتي نهفته است. رهايي از جنس همان چيزي كه باعث مي‌شود يك نفر وبلاگ داشته باشد بدون كامنت و بيننده، و هي بيايد تويش بنويسد. از جنس همان كه آدم توي بلاگ اسپات وبلاگ دارد و بعد از يك مدت كه فيلتر شده، و مخاطبانش به خاطر همين موضوع به صفر رسيده، حاضر نيست به بلاگفا نقل مكان كند. چون اين سرويس دهنده‌ي عزيز عادت دارد درصورتي كه از مطالب كسي خوشش نيايد به شيوه‌ي "دموكراسي اسلامي!!!" آن را كن فيكون كند، دقت كنيد فيلتر با كن فيكون خيلي فرق دارد.

خلاشه من موهايم را كوتاه كرده ام و اولين باري بود كه از ديدم موهاي مشكي ام بر سراميك سفيد آرايشگاه نه ناراحت شدم و نه حيفم آمد. ارزاني سطل آشغال. من اينطوري راحتم و اينطوري خوشگلم. عروسي درپيش داريم و من نبايد كاري كنم كه مردم بتوانند حرفي از تويش دربياورند اما موهايم كوتاه و ساده و fresh (معادل ندارد) خواهد بود و همين كه خودم راضي باشم بس است.

من عاشق كسي هستم و منتظر يك move از طرف او اما برايم مهم نيست كه ممكن است فقط موي بلند او را ديوانه كند.

من اينطوري خوشحالم و اگر كسي نمي‌تواند من خوشحال را ببيند برود پي كارش.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر